Skip to content
وینیل

وینیل

معرفی کتاب، فیلم و سریال

  • صفحه‌ی اصلی
  • معرفی کتاب
  • معرفی فیلم و سریال
  • تگ‌ها
  • کانال تلگرام وینیل
  • Toggle search form
فیلم سرگیجه آلفرد هیچکاک (Vergito 1958)

معرفی فیلم سرگیجه ساخته‌ی هیچکاک

Posted on ۱۲ خرداد ۱۴۰۴۲۱ خرداد ۱۴۰۴ By نرگس هیچ دیدگاهی برای معرفی فیلم سرگیجه ساخته‌ی هیچکاک ثبت نشده

در میان شاهکارهای بی‌زوال تاریخ سینما، فیلمی هست که هم‌زمان تپش‌های تند یک تریلر معمایی را دارد و عمق پرسش‌های روان‌شناختی را می‌کاود: سرگیجه (Vertigo)، ساخته‌ی استاد دلهره، آلفرد هیچکاک. این فیلم که در سال ۱۹۵۸ و با بازی درخشان جیمز استوارت و کیم نواک ساخته شد، نه‌تنها یکی از مهم‌ترین آثار ژانر هیجانی-روان‌شناختی به شمار می‌رود، بلکه یکی از عمیق‌ترین واکاوی‌های سینما از عشق، هویت و وسواس است.

با موسیقی فراموش‌نشدنی برنارد هرمان و فیلم‌نامه‌ای اقتباسی از رمانی فرانسوی، سرگیجه مخاطب را در گردابی از رمز و رویا فرو می‌برد؛ سفری خیال‌انگیز که از ارتفاعات سان‌فرانسیسکو تا عمق تاریک‌ترین لایه‌های ذهن انسان امتداد دارد. اگر شما هم کنجکاوید تا بیشتر درباره این شاهکار سینمایی بدانید، تا پایان این معرفی با وینیل همراه باشید.

داستان فیلم سرگیجه

اسکاتی فرگوسن، کارآگاه بازنشسته‌ی پلیس، به‌دلیل ترسی ناتوان‌کننده از ارتفاع خانه‌نشین شده. روزی یکی از دوستان قدیمی‌اش از او می‌خواهد که همسرش، مادلین را زیر نظر بگیرد—زنی که رفتارش به‌طرز عجیبی تغییر کرده و گویی روحی از گذشته در او حلول کرده است. اسکاتی در ابتدا صرفاً یک ناظر است، اما به‌تدریج این مأموریت ساده به دل‌بستگی‌ای خطرناک بدل می‌شود؛ دل‌بستگی به زنی که شاید هرگز کاملاً درک‌پذیر نباشد.

بررسی و تحلیل فیلم سرگیجه

در نگاه اول، سرگیجه ممکن است یک معمای کلاسیک باشد، اما هرچه فیلم جلوتر می‌رود، مخاطب درمی‌یابد که با اثری طرف است که بیشتر از آنکه درباره حل یک معما باشد، درباره فرو رفتن در یک وسواس است.

شخصیت‌ها و لایه‌های درونی

در دل این فیلم، شخصیت‌ها نه قهرمان‌اند و نه ضدقهرمان؛ بلکه انسان‌هایی‌اند در کشاکش با ترس‌ها، خاطره‌ها و میل‌هایی که آن‌ها را ویران می‌کند.

بخوانید:  معرفی فیلم جزیره شاتر به کارگردانی مارتین اسکورسیزی

اسکاتی، با بازی فوق‌العاده‌ی جیمز استوارت، نماینده‌ی مردی‌ست که میان واقعیت و خیال معشوقش گیر افتاده. او در ظاهر آرام و محاسبه‌گر است، اما با گذر زمان درمی‌یابیم که ذهنش از تعادل خارج شده؛ نه‌فقط به‌خاطر بیماری‌اش، بلکه به‌خاطر تمنای بازسازی گذشته، حتی اگر به قیمت تحریف واقعیت باشد.

مادلین / جودی، با چهره‌ی مرموز و نگاه‌های خیره‌ی کیم نواک، زنی‌ست در دو پیکر. او برای اسکاتی هم معشوق است، هم سایه‌ای از گذشته، هم مظهر زیبایی و هم نماد چیزی که باید تصاحب شود. پیچیدگی این شخصیت و رابطه‌اش با اسکاتی، قلب تپنده‌ی فیلم را شکل می‌دهد—رابطه‌ای که در آن عشق، کنترل، فرافکنی و هویت درهم تنیده‌اند.

نمادهای فیلم سرگیجه

هیچکاک در سرگیجه بیش از آنکه داستان تعریف کند، حس می‌سازد—و این حس را از طریق فرم و نماد به تماشاگر منتقل می‌کند. سرگیجه در اینجا فقط یک اختلال جسمی نیست؛ بلکه نمادی از ناتوانی در ایستادن روی زمین محکمِ واقعیت است.

رنگ سبز در فیلم مثل سایه‌ای از گذشته و خاطره بر همه‌چیز افتاده؛ از نورها و لباس‌ها گرفته تا رنگ خودروها. سبز، رنگ بازگشت، رویا و شاید حتی مرگ است.

برج کلیسا جایی‌ست که اوج درام و استعاره به هم می‌رسند. صعود به برج، در واقع نزول به اعماق ذهن است—و تماشاگر هم این سقوط را هم‌زمان با شخصیت اصلی تجربه می‌کند.

استفاده از تکنیک مشهور Dolly Zoom، یا همان “نمای سرگیجه”، نه‌فقط جلوه‌ای بصری، بلکه تصویری از بحران روانی اسکاتی است—لحظه‌ای که واقعیت از زیر پایش می‌لغزد.

ردپای سرگیجه در سینمای مدرن

تأثیر Vertigo بر فیلم‌سازان نسل‌های بعد غیرقابل انکار است. این فیلم الهام‌بخش مستقیم بسیاری از آثار بزرگ بوده، برایان دی پالما در Obsession، روایت و فرم سرگیجه را بازآفرینی می‌کند. دیوید لینچ در Mulholland Drive با بازی هویت‌ها و حافظه‌ی شکست‌خورده، یادآور فضای رویاگونه‌ی هیچکاک است. کریستوفر نولان در Inception و Memento، مخاطب را به دنیایی می‌برد که در آن زمان، هویت و حافظه دستخوش بازی‌اند. حتی در سینمای شرق، آثاری چون ۲۰۴۶ از وونگ کار وای، با روایتی از عشقِ ازدست‌رفته و وسواس در بازسازی آن، رد مستقیم سرگیجه را به همراه دارند. سرگیجه تنها فیلمی نیست که دیده می‌شود؛ تجربه‌ای است که در ذهن باقی می‌ماند، حتی پس از پایان تیتراژ.

چرا فیلم سرگیجه را ببینیم؟

سرگیجه فقط یک فیلم نیست، یک تجربه‌ی روانی و بصری‌ست؛ سفری به اعماق ذهن انسانی که در چنگال عشق، ترس و خاطره گیر افتاده. اگر به دنبال اثری هستید که نه‌تنها داستانی معمایی و نفس‌گیر ارائه دهد، بلکه شما را وادار به فکر کردن، احساس کردن و دوباره دیدن کند، این فیلم انتخابی بی‌رقیب است. هیچکاک در سرگیجه به اوج هنر فیلم‌سازی خود می‌رسد و تماشای آن مثل خیره شدن به تصویری است که هر بار شکل تازه‌ای از آن را درک می‌کنید—تصویری که شاید همان‌قدر از بیرون آمده باشد که از درونِ خودتان.

بخوانید:  معرفی فیلم کوتاه لا کابینا

فیلم و سریال Tags:آلفرد هیچکاک, جنایی, روان‌شناختی, معمایی

راهبری نوشته

Previous Post: معرفی سریال آخرین بازمانده از ما ۲ – قسمت سوم: مسیر
Next Post: معرفی فیلم مورد عجیب بنجامین باتن

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌بندی‌ها

  • فیلم و سریال (۸۷)
  • کتاب (۲۳)

تگ‌های وینیل

جدیدترین نوشته‌ها

  • معرفی فیلم مورد عجیب بنجامین باتن
  • معرفی فیلم سرگیجه ساخته‌ی هیچکاک
  • معرفی سریال آخرین بازمانده از ما ۲ – قسمت سوم: مسیر
  • معرفی فیلم دست‌نیافتنی‌ها
  • معرفی سریال شرلوک
  • معرفی سریال نوجوانی
  • معرفی سریال آخرین بازمانده از ما ۲ – قسمت دوم: از میان دره

وینیل © ۱۴۰۲

Powered by PressBook Dark WordPress theme